5 مفهوم اساسی حسابداری رستوران که به تجارت سودآور شما کمک میکند
دانستن اصول اولیه حسابداری رستوران می تواند به شما کمک کند تا حسابدار خود را بهتر بشناسید و پول خود را مدیریت کنید.
از آنجا که بسیار مهم است، ما این برگه تقلب را برای تسلط بر اصول حسابداری رستوران گرد هم می آوریم.
چه کمک خارجی برای حسابداری خود استخدام کنید یا همه این کارها را خودتان انجام دهید، این 5 مفهوم حسابداری رستوران اصول اولیه را به زبان ساده توضیح می دهند.
شماره 1: نمودار حساب
نمودار حساب ها اصطلاحی است که حسابدار شما برای توصیف سطل هایی استفاده می کند که برای دسته بندی پولی که در داخل و خارج از کسب و کار شما جریان می یابد استفاده می کند.
نمودار حسابداری شامل دارایی ها، بدهی ها، درآمدها، هزینه ها و حقوق صاحبان سهام است.
سپس همه اینها به زیر شاخهها تقسیم میشوند… مواردی مانند بازاریابی، لوازم رستوران و فروش، همه مواردی هستند که معمولاً در نمودار حسابهای رستوران پیدا میکنید.
بدون آن، دریافت بینش در مورد هر چیزی که مربوط به پولسازی و هزینههای رستوران شما باشد، دردسرساز خواهد بود… و انجام مالیاتهایتان بهویژه دشوار خواهد بود.
شماره 2 :بهای تمام شده کالاهای فروخته شده
بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) به کل هزینه ای اطلاق می شود که برای ساخت محصولی که شخصی می فروشد صرف می شود.
این اساساً به معنای هزینه تمام مواد و موارد موجود در منوی شما است.
شما می توانید COGS را به روش سخت محاسبه کنید … چه تعداد از یک آیتم منو را فروختید X چقدر هزینه ساخت آن دارد.
یا شما می توانید COGS خود را زمانی که موجودی هفتگی رستوران خود را تهیه می کنید محاسبه کنید … موجودی ابتدایی – موجودی پایانی = COGS.
توجه داشته باشید، COGS شما نباید شامل هزینه های نیروی کار یا آب و برق باشد…
این فقط شامل هزینه مواد اولیه تشکیل دهنده غذاهای منوی شما می شود.
COGS شما هزینه موجودی مواد غذایی و نوشیدنی شما است که مستقیماً با سودی که در هر بشقاب فروخته می شود مرتبط است.
توجه به این شماره به شما کمک می کند قیمت گذاری را در جایی که باید باشد حفظ کنید.
و این به شما امکان می دهد از هر بشقاب غذایی که در رستوران خود فروخته می شود، سود سالمی کسب کنید.
شماره سه: هزینه نیروی کار رستوران، هزینه های اشغال و هزینه های عملیاتی
هزینه نیروی کار رستوران، هزینه های اشغال و هزینه های عملیاتی همه دسته های مختلفی از هزینه های رستوران هستند و کمی با سایر انواع مشاغل کوچک متفاوت هستند.
هزینه نیروی کار رستوران بسیار ساده است.
این جایی است که شما برای کار لازم برای اداره رستوران خود حساب می کنید (به یاد داشته باشید، نه در هزینه کالاهای فروخته شده).
این بدان معنی است که آشپزها، پسران اتوبوس، سرورها، میزبانان و هر کسی که در لیست حقوق و دستمزد شما قرار دارد – از جلو خانه تا پشت خانه.
و مالیات حقوق و مزایای کارکنان در هزینه های نیروی کار لحاظ می شود.
هزینه های اشغال تمام هزینه های مربوط به … خوب، جایی که شما در آن هستید.
چه چیزی شامل: اجاره، مالیات بر دارایی، آب و برق، و حتی بیمه اموال است.
هزینه های اشغال هزینه های ثابت هستند … به این معنی که شما نمی توانید هزینه آنها را برای افزایش سود کاهش دهید.
هزینه های عملیاتی تقریباً همه چیز دیگری است که برای اداره رستوران شما به صورت روزانه لازم است.
هزینه های عملیاتی هزینه افراد در لیست حقوق شما یا هزینه مواد تشکیل دهنده یا اجاره نیست.
این فقط هر چیز دیگری است، از دستمال و ظروف تخت، تا بازاریابی و تبلیغات.
رستورانها تنها نوع کسبوکار کوچکی هستند که هزینههای اشغال را به عنوان یک دسته در صورتحساب درآمد خود دارند.
این بدان معنی است که تفاوت بین هزینه های اشغال و هزینه های عملیاتی را بدانید…
خوب، فقط بگوییم که برای صاحبان رستوران بسیار مهم است.
و از آنجایی که هزینه های نیروی کار یکی از بزرگترین هزینه ها برای یک رستوران است، مهم است که بدانید آن چیست تا بتوانید عاقلانه پول سرمایه گذاری کنید و سود را افزایش دهید.
شماره چهار: هزینه اصلی
به عبارت ساده، هزینه اصلی یک رستوران COGS + هزینه نیروی کار است.
هزینه اصلی اکثر هزینه های یک رستوران را تشکیل می دهد زیرا شامل تمام مواد غذایی و نوشیدنی و همچنین تمام هزینه های حقوق و دستمزد، مالیات و مزایا می شود.
هزینه اولیه یک اصطلاح حسابداری مهم است که باید به عنوان صاحب رستوران بدانید.
این جایی است که شما بیشترین شانس را برای جلوگیری از اشتباهات حسابداری، کاهش هزینه ها و افزایش سود دارید.
سایر هزینه های ثابت (هزینه های اشغال و هزینه های عملیاتی) به راحتی قابل کاهش نیستند و معمولاً بخش کوچکتری از هزینه های کلی شما را تشکیل می دهند.
شماره 5: نسبت هزینه به فروش
هنگام تجزیه و تحلیل سلامت مالی کسب و کار خود، چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که هیچ عددی به تنهایی نمی تواند همه آنچه را که باید بدانید را به شما بگوید.
به عنوان مثال، یک رستوران بزرگ هزینه بالایی خواهد داشت.
و یک رستوران کوچک احتمالاً در مقایسه با هزینه اصلی پایینی خواهد داشت.
اما شما نمی توانید این دو را با هم مقایسه کنید، زیرا رستوران بزرگ احتمالاً فروش بیشتری نسبت به رستوران کوچک دارد.
این سیب و پرتقال است.
برای پی بردن به سلامت مالی کسب و کارتان، شما یا حسابدارتان باید به نسبت هزینه به فروش خود نگاه کنید.
این دسته بندی هزینه های شما را به عنوان درصدی از فروش قرار می دهد.
مثلا:
نسبت هزینه مواد غذایی به فروش = (هزینه غذا / فروش مواد غذایی) X 100٪
نسبت هزینه غذا به فروش خوب برای هدف چیست؟
خوب، میانگین صنعت رستوران بین 26% و 36% است… بنابراین هر جایی بین این اعداد جایی است که می خواهید باشید.
محاسبه نسبت هزینه به فروش به شما این امکان را می دهد که کسب و کار خود را بدون کاهش دقت با سایر مشاغل مقایسه کنید.
به شما این امکان را می دهد که ببینید واقعاً کسب و کار شما چگونه است…
به جای اینکه فقط هزینه های اولیه ترسناک و بالا را ببینید یا به تنهایی اعداد فروش را فریب دهید.
مدیریت هزینه غذا به شما این امکان را می دهد که ببینید در چه زمینه هایی خوب عمل می کنید … و در چه زمینه هایی نیاز به بهبود دارند.
حسابداری رستوران به زبان ساده
لازم نیست زبان حسابداری مانند یک زبان خارجی به نظر برسد.
و لازم نیست برای تسلط بر امور مالی خود یک متخصص حسابداری باشید.
شما می توانید با کاوش در اصول حسابداری رستوران خود از مبتدی به حرفه ای تبدیل شوید.
میتوانید با حسابدار خود ارتباط بهتری برقرار کنید و راههای عملی برای مدیریت کارآمدتر رستوران خود به دست آورید.
شما دقیقاً متوجه خواهید شد که پول شما به کجا می رود تا بتوانید فوراً تغییراتی ایجاد کنید تا بیشتر از آن صرفه جویی کنید.
و این زبانی است که همه می توانند بفهمند.
مطالب مرتبط:حسابدار کیست؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.